هدایت‌های حكیمانه امام نقی علیه السلام
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی
* امام نقی علیه السلام به یكی از شیعیانشان فرمودند: فلانی را ملامت كن و بگو: اگر خدا خیر بنده‌ای را بخواهد (در آن صورت) هرگاه ملامت شود بپذیرد.

* متوكل (یكی از خلفای عباسی) نذر نمود كه اگر از بیماریش عافیت یابد مال كثیری را صدقه دهد، پس چون عافیت یافت از علما پرسید: اندازه مال كثیر چه مقدار است، هر كدامشان چیزی گفت ولی به معنای آن نرسید، پس از امام نقی  علیه السلام پرسید، حضرت فرمودند: هشتاد درهم بدهد، گفت: به چه دلیل؟ فرمودند: خداوند به پیامبر خود وحی فرمودند كه:" لقد نصركم الله فی مواطن كثیرة" : " بی شك خداوند شما را در میادین بسیار یاری كرد" (توبه/25)، و ما میادین نبرد آن حضرت را شمردیم و به هشتاد رسیدیم، و خداوند آن تعداد را كثیر و بسیار نامیده است. پس متوكل از این سخن خرسند شد و هشتاد درهم صدقه داد.

* همانا برای خداوند مكان‌هایی است كه دعا نمودن در آنها را دوست دارد، و دعای هر كس را در آنجا مستجاب می‌فرماید، و موضع قبر سیدالشهدا از آن جمله است.

* هر كس از خدا بترسد ، چون خدا را فرمان بَرد؛ از او فرمان بَرند، هر كس كه از خالق اطاعت كند دیگر هیچ باكی از غضب و خشم مخلوق نداشته باشد، و هر كس كه خدا را به خشم آورد مسلما بداند كه دچار خشم مخلوقین خواهد گردید.

* خداوند به نه وصف گردد و نه تعریف جز بدانچه خود خویش را وصف نموده، و چگونه وصف شود آن خدایی كه حواس از دركش ناتوان، و تصورات از دستیابیش درمانده، و افكار از محدود ساختنش عاجز است و در دیده نگنجد، آن خدایی كه نزدیكی او دوری است و دوریش نزدیكی، او خود كیفیت را آفریده بی آن كه گویند او چگونه است، و مكان را خود پدید آورده بی آن كه گویند كجاست، و ساحتش بر كنار از كیفیت و مكان است، او یكتا و یگانه است، عظمت و جلالش با شكوه، و نام‌هایش پاك و منزه است.

*حسن بن مسعود گوید: خدمت امام هادی علیه السلام رسیدم - در حالی كه انگشتم خراش خورده؛ و شانه‌ام در اثر برخورد با راكبی صدمه دیده بود، و نیز در اثر ورود به ازدحام مردم برخی از لباس‌هایم پاره شده بود - و گفتم: ای روز، خدا مرا از شرّ تو نجات دهد، چقدر تو شوم بودی!
آن حضرت علیه السلام به من فرمودند: ای حسن، تو هم با این كه با ما آمد و شد داری گناهت را به گردن بی‌گناهان می‌اندازی؟! حسن گفت:(با شنیدن این سخن) حواسم جمع شد و به خطایم پی بردم، عرض كردم: مولای من! از خدا آمرزش می‌طلبم، امام فرمودند: ای حسن، مگر روزها چه گناهی دارند كه چون جزای كردار خود را می‌بینید آنها را شوم پنداشته و بد می‌گویید؟! حسن گفت: تا آخر عمر استغفار خواهم كرد، آیا آن توبه‌ام به حساب می‌آید ای زاده رسول خدا؟
فرمودند: به خدا سوگند آن (بد گویی‌ها) شما را سودی نبخشد، بلكه خداوند شما را به مذمت كردن بی گناهان مجازات می‌كند، ای حسن، مگر نمی‌دانی آن كس كه در برابر اعمال و كردار در این سرا و آن سرا ثواب دهد و كیفر نماید و تلافی كند تنها خدا است؟
گفتم: اینگونه است مولای من، فرمودند: دیگر تكرار مكن، و برای روزها هیچ تاثیری در فرمان و حكم خدا قائل مشو! حسن گفت: به روی چشم؛ آقای من .

* هر كس خود را از مكر و مواخذه سخت خدا ایمن بداند، مغرور گشته، تا آنجا كه قضا و حكم حتمی خدا بر او جاری شود (یعنی مرگ گریبانش را بگیرد)، و هر كس كه پروردگارش را بشناسد و به او آگاه باشد، مصیبت دنیا برایش سبك شود، هر چند با قیچی بریده شود و با ارّه قطعه قطعه گردد!

* داود صرمی گوید: آقایم (امام هادی علیه السلام) مطالبی ضروری را به من فرمودند، سپس مرا گفت بگو ببینم آنها را چگونه می‌گویی، ولی من آنگونه كه فرمودنده بود به خاطر نداشتم، پس آن حضرت علیه السلام قلم به مركب دان فرو برد و نوشت: " بسم الله الرحمن الرحیم، به خواست خدا آن را به خاطر خواهم آورد، و هر كاری به دست خدا است"، من (با دیدن این صحنه) خندیدم، فرمودند: تو را چه شد؟ گفتم: خیر است.
فرمودند: به من بگو، گفتم: قربانت گردم به یاد حدیثی افتادم كه یكی از اصحاب از جد شما حضرت رضا علیه‌السلام برایم نقل كرده بود، كه آن حضرت هر گاه دستور به كاری می‌داد می‌نوشت: "بسم الله الرحمن الرحیم، به خواست خدا آن را به خاطر خواهم آورد" ، بدین خاطر لبخند زدم، آنگاه امام هادی علیه السلام به من فرمودند: ای داود اگر بگویم ترك كننده "بسم الله الرحمان الرحیم" همچون تارك نماز است در گفته‌ام صادق و راستگویم .

* فرد شكرگزار، به خود آن شكر بیش از نعمتی كه موجب شكر شده سعادتمند و خوشبخت است، زیرا نعمت‌ها تنها كالا و متاع دنیایند، ولی شكر، هم نعمت (دنیا) است و هم پاداش (آخرت) .

* به راستی كه خداوند دنیا را سرای آزمون و امتحان، و آخرت را سرای پاداش و جزا قرار داده، و آزمون دنیا را موجب پاداش آخرت ساخته، و پاداش آخرت را در عوض آزمون دنیا.

* به تحقیق ستمكارِ فهمیده و دانا ممكن است به خاطر همان فهمش از ستمش بگذرند، و بی‌شك صاحب حق نادان ممكن است همان حماقت او؛ نور حقش را خاموش كند.

* كسی كه خود را سبك شمارد و قدر خویش نداند، از شرّ او در امان مباش.

* سرای دنیا چونان بازاری است كه مردمی در آن سود برند و جماعتی ضرر كنند.

* از حد خود تجاوز نكن و برای روزگار هیچ اثری در حكم خدا قرار نده .

* حسد نیكویی‌ها را نابود سازد، و دروغ، دشمنی آورد، و خودپسندی مانع از طلب دانش و خواهنده خواری و جهل گردد، و بخل ناپسندیده‌ترین خلق و خوی است، و طمع خصلتی ناروا و ناشایست است.

* امام هادی علیه السلام به كسی كه در ستایش از ایشان افراط كرده بود فرمودندند: از این كار خودداری كن كه تملُّق بسیار، بدگمانی به بار می‌آورد و اگر اعتماد برادر مومنت از تو سلب شد از تملق او دست بردار و حسن نیت نشان ده .

* اگر در زمانه‌ای بودید كه عدل بیش از ستم رایج بود، حرام است كه به دیگران بدبین باشید مگر آن كه بدی او بر شما محرز شده باشد. و اگر در زمانه‌ای بودید كه ستم بیش از عدل رواج داشت كسی حق ندارد به دیگران خوش‌بین باشد مگر آن كه مطمئن شده باشد.
- بهتر از نیكی، نیكوكار است، و برتر از علم حامل آن است، و بدتر از بدی، عامل آن است، و وحشتناك‌تر از وحشت، آورنده آن است .

* از كسی كه بر او خشم گرفته‌ای، صفا و صمیمیت مخواه و از كسی كه به وی خیانت كرده‌ای وفا مطلب و از كسی كه نسبت به او بدبین شده‌ای، انتظار خیرخواهی نداشته باش كه دل دیگران برای تو همچون دل تو برای آنها است .

* نعمت‌ها را با برداشت خوب از آنها به دیگران ارائه دهید و با شكرگزاری افزون كنید، و بدانید كه نفس آدمی روآورنده‌ترین چیز است نسبت به آنچه به او بدهی و بازدارنده‌ترین چیز است كه از او بازداری .

*خشم بر زیردستان از پستی است .

* چه بسا شخصی كه مدت عمرش سی سال مقدر شده باشد ولی به خاطر صله رحم و پیوند با خویشاوندانش، خداوند عمرش را به 33 سال برساند. و چه بسا كسی كه مدت عمرش 33 سال مقدّر شده باشد ولی به خاطر آزردن خویشاوندان و قطع رحمش، خداوند عمرش را به سه سال برساند.

* نارضایتی پدر و مادر كمی روزی را به دنبال دارد و آدمی را به ذلت می‌كشاند.

* مصیبت برای صابر یكی است ولی برای كسی كه بی‌طاقتی می كند دو تا است.

* مردم در دنیا با اموالشان و در آخرت با اعمالشان هستند .

* مسخرگی تفریح سفیهان و كار جاهلان است.

* وقتِ جان دادنت اهل‌بیت را به یاد آر؛ كه در آن هنگام هیچ طبیبی، جلوگیر مرگت و هیچ دوستی نفع رسانت نباشد .

* جدال، دوستی قدیمی را تباه می‌كند و پیوند اعتماد را می‌گشاید و كمترین چیزی كه در آنست غلبه بر دیگری است كه آن هم سبب جدایی می‌شود .

* حكمت اثری در دل‌های فاسد نمی‌گذارد.

* شب بیداری، سبب لذت بخشی خواب، و گرسنگی سبب خوش خوراكی در طعام ناب است .

* مقدرات چیزهایی را بر تو نمایان می‌سازد كه به فكرت خطور نكرده است .

* هر كه از خود راضی باشد، خشم گیران بر او زیاد خواهند بود .

* فقر، سبب سركشی نفس و ناامیدی شدید می‌شود .

* اگر مردم به راه‌های گوناگونی روند، من به راه كسی كه تنها خدا را خالصانه می‌پرستد خواهم رفت .

* كسی كه چهل روز گوشت نخورد بدخُلقی پیدا كند، و كسی كه چهل روز پی در پی نیز گوشت خورد اخلاقش بد شود .

* فروتنی آن است كه با مردم چنان كنی كه دوست داری با تو چنان باشند .
منبع: www.imamhadi.com



:: بازدید از این مطلب : 378
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 3 خرداد 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست